English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2965 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
modifier U تعدیل کننده
moderator U تعدیل کننده
moderators U تعدیل کننده
coordinator U تعدیل کننده
escalators U تعدیل کننده
modulator U تعدیل کننده
escalator U تعدیل کننده
regulators U تعدیل کننده
regulator U تعدیل کننده
modifiers U تعدیل کننده
moderator variable U متغیر تعدیل کننده
damper U عایق تعدیل کننده
adapter U جرح و تعدیل کننده
adaptors U جرح و تعدیل کننده
adaptor U جرح و تعدیل کننده
modification factor U ضریب تعدیل کننده
adapters U جرح و تعدیل کننده
compensating winding U سیم پیچ تعدیل کننده
g.d.p deflator U تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی
self correcting U خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
correctives U اصلاح کننده
corrector U اصلاح کننده
rectifier U اصلاح کننده
corrective U اصلاح کننده
amender U اصلاح کننده
emendator U اصلاح کننده
mender U اصلاح کننده
improver U اصلاح کننده
exerciser U وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
revises U اصلاح کردن اصلاح نمودن
revising U اصلاح کردن اصلاح نمودن
revise U اصلاح کردن اصلاح نمودن
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
deflective U کج کننده
benders U خم کننده
syncopator U غش کننده
fizzy U کف کننده
mumbler U من من کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
fillers U پر کننده
filler U پر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
bandwidth U یچ کننده
solver U حل کننده
puffer U پف کننده
doer U کننده
rebutter U رد کننده
bender U خم کننده
whisperer U پچ پچ کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
prater U پچ پچ کننده
refutatory U رد کننده
commulator U یک سو کننده
squelcher U له کننده
attacking U تک کننده
squasher U له کننده
noncommittal U رد کننده
surfy U کف کننده
thinner U کم کننده
swooner U غش کننده
renunciant U رد کننده
renunciant U کننده
skittish U رم کننده
ear-splitting U کر کننده
crusher U له کننده
prattfall U پچ پچ کننده
jaberer U پچ پچ کننده
crepitant U خش خش کننده
spurner U رد کننده
mauler U له کننده
tracker U پی کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
sensor U حس کننده
repudiationist U رد کننده
mitigative U کم کننده
trackers U پی کننده
mitigatory U کم کننده
abjurer or abjuror U کننده
fluxing oil U اب کننده
catterer U پچ پچ کننده
doers U کننده
attenuant U اب کننده
bidder U کننده
percutient U دق کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1اصلاح ترجمه
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com